انسانها، موجوداتی هستند که از قوه تعقل و تفکر قدرتمندی برخوردارند که این مهم، عامل سلطهی بلند مدت آنها بر این پهنهی بی کران خاکی شده است. روح انسانی، فاقد خواص مادیت است، لکن به واسطهی روح حیوانی که رابط میان روان و جسم انسان میباشد، آثار مادی پدید میآید. به عبارت دیگر، این انسان است که معنا را درک میکند و آنگاه از طریق علائم، آثار شنیداری دیداری و دیگر دادههای حسی، به مرور در مغز انسان آثار مادی را به وجود میآورد. به عنوان مثال یک شاعر یا یک نویسنده، حقیقتی را از مجموعه حیات اجتماعی درک مینماید و سپس به کمک لغات و زبان آموخته شده، معانی نو و پیغامهای ابتکاری میآفریند و به عموم ارائه میدهد (واعظ جوادی آملی: 1389: 6). عموم انسانها در این میان به شکلی کاملاً عادی به زندگی میپردازند و درگیر روزمرگی شان هستند، منتها تعداد محدودی از افراد با بهره گیری بیشتر از قدرت تفکر و استدلال، تاثیرات بلند مدت و انکار نشدنی بر زندگی خود، هم عصران و حتی آیندگان خود میگذارند. این تاثیرات، نتیجه خلاقیت و کارآمدی افکار افراد است که ارزشمند تلقی شده و دارای اعتبار مادی و معنوی فراوانی میباشد، به همین علت است که امروزه شاهد توسعه آفرینشهای فکری و جایگاه بلند ومهم آن در جوامع گوناگون میباشیم (نعمتی: 1396: 1).
با این توصیف میتوان گفت که آفرینندگی و اختراع سخن خاص انسان است و این خلاقیت و نوآوری مختص انسانها است (واعظ جوادی آملی: 1389: 105) و انسان نیز در راستای حفظ اثر و بهره برداری از ماحصل فکری خود، نیازمند به حمایت آثار از سوی حکومت و احترام به این آثار از سوی مردم میباشد.
امروزه، اساتید و مؤسسات علمیتمایل فراوانی به تغییر برخورد از حالت کشف و مجازات، به تربیت فرهنگی شهروندان و پیشگیری از پدیده سرقت علمیدارند که این مهم به واسطه آموزش صحیح و پایهای امکان پذیر میباشد. بررسی و شناسایی عوامل سرقت علمیمیتواند کمک شایانی به مسیر علمیدانشجویان و مقابله با سرقت علمینماید. عواملی همچون کمبود زمان، وجود کتب و مقالات به زبانهای گوناگون و ترجمه آنها، اشخاص را به این امر سوق میدهد که از دسترنج علمیسایرین بهره ببرند.
اگر این بهرمندی بدون رعایت اصول و
ترتیبات علمیشکل گیرد، نه تنها ناپسند بوده و تقلب علمیتلقی شده و دربردارنده مسئولیت کیفری و مدنی خواهد بود؛ بلکه رخوت و کاهلی را در جامعه ایجاد مینماید و از اثر ارائه شده بی اساس جامعه طرفی نمیبندد. استفاده از اثر علمیدیگران با رعایت رسم امانت داری و ذکر نام صاحب اثر نه تنها حسن میباشد، بلکه چون نماینگر دسترنج دیگریست، این فایده را نیز به همراه دارد که جامعه از پژوهشگر انتظار مییابد گامیدیگر و بلندتر برداشته و عصاره و تراوش فکری نو خویش را فراتر از منابعی که از آن بهره برده است ارایه نماید. این امر از یکسو پیامد آن تلاش برای تحصیل و ارایه دستاوردهای علمینو را بوسیله پژوهشگران بعنوان ارمغانی برای جامعه به همراه دارد واز سوی دیگر تحقق این مهم نیز صرفا با وضع و حاکمیت قوانین موضوعه توام با ضمانت اجرای سفت و سخت امکان پذیر نیست بلکه ترویج بعد فرهنگی موضوع مهم است، بطوری که جامعه باید بپذیرد حقوق مالکیت فکری صاحبان اثر علمیدر جامعه دارای اعتبار و ارزش ویژه میباشد . بنابراین تمام اشخاص جامعه نسبت به تعرض به این قبیل حقوق همسان با نقض حقوق مالی و یا جسمانی مردم جامعه تلقی و از آن دفاع نمایند و مانع از از دست رفتن قبح و زشتی نقض حقوق مالکیت فکری صاحبان اثر با بی پروایی متقلبان در امور علمیگردند. از این جهت نگاه فرهنگی، مذهبی، اجتماعی و اعتقادی شهروندان در رعایت حریم حقوق صاحبان اثر علمیبسیار موثر وکار ساز است.
سرقت علمیپدیدهای است که به موجب آن، آثار علمیو پژوهشی شخص پدیدآورنده بدون مجوز وی توسط دیگران مورد بهره برداری قرار میگیرد. در سرقت علمیو رعایت حق مؤلف، بخشهای فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی و فردی نقش بسیار تعیین کنندهای دارند، بعنوان مثال با گسترش و پیشرفت فناوریهای الکترونیکی به خصوص اینترنت و به موجب آن دسترسی سریع و کم هزینه به اطلاعات گوناگون، فقدان فرهنگ حفظ حقوق مؤلف را به خوبی نمایان نمود.
در کشور ایران، عواملی همچون فقدان سیستم آموزشی کارآمد و فرهنگ سازی صحیح از سطوح پایه، رواج فرهنگ تنبلی و تقلب، عدم آگاهی صحیح از مفهوم واقعی سرقت علمی، محدودیت زمانی و عدم توانایی لازم در امور علمیپژوهشی باعث گسترش پدیده سرقت علمیشده اند. بطوری که امروزه عدهای تهیه کتب یا مقاله را در ازای دریافت حق الزحمه برای دیگران بعنوان حرفه خویش قرار داده و از این راه کسب درآمد مینمایند. بر همین اساس ماده واحده پیشگیری و مقابله با تقلب در تهیه آثار علمیدر مقام مقابله با این سودجویان، ناقض اصول علم، اخلاق، فرهنگ و شرافت اجتماعی را مجرم شناخته و مستحق مجازات تلقی و امتیازات علمیحاصله را ملغی الاثر دانسته است. اما جای داشت در مقدمه یا صدر این قانون جدید التصویب، همانند پیش در آمد بسیاری از اسناد بین المللی که اهمیت آن بسیار بیشتر از خود سند است، عبارتی که مبیتن ترویج فرهنگ سلامت و احترام در حفظ و توجه به حقوق مالکیت فکری صاحبان اثر علمیو رعایت موازین اخلاقی که مورد تایید شرع نیز است، اشاره میگردید. اثر این امر، هم باعث نهی ناقضین حقوق مالکیت فکری و اشخاص خاطی میشد و هم ارج نهادن به حقوق صاحبان اثر را بعنوان یک فرهنگ ارزشمند به همه اشخاص جامعه یاد آور میشد و همچنین بر میزان اثرگذاری قانون و تحقق رسالت اش که بیداری جامعه در پاسداشت حقوق دیگران است، گامیبر میداشت.
امروزه جوامع در حال گذر و تغییر از اعمال مجازات به سوی نظام آموزشی مناسب و پیشگیری از سرقت علمیمیباشند. ایجاد یک سیاست مفید آموزشی به معنای شروع به تغییر در نظام فرهنگی است که طبعاً باعث تغییر قوانین نیز میگردد و این مهم بسیار کارآمدتر خواهد بود به خصوص برای دانشجویانی که در امور علمیو پژوهشی از توانایی و استعداد لازم برخوردار نیستند و یا فرصت و حوصله کافی برای پژوهش ندارند و یا با شیوه و چگونگی نگارش یک اثر پژوهشی و علمیآشنایی ندارند.
در قوانین موضوعه کشور، قانون عامیتحت عنوان حمایت از مؤلفان، مصنفان و هنرمندان وجود دارد که به جهت گذشت بسیار زیادی از زمان تصویب آن، کارایی کافی را ندارد؛ لیکن ماده واحده پیشگیری و مقابله با تقلب در تهیه آثار علمیمصوب1396 و آیین نامه اجرایی آن نیز که در سال 1398 به مرحله اجرا رسیده است؛ گام مهمیدر خصوص مقابله با تقلب و سرقت در آثار علمیمیباشد و تا حدودی جنبه بازدارندگی دارد و اشخاص را به سمت و سوی پژوهش اصولی و اصیل دعوت میکند. با این وجود، پیشنهاد میگردد که شرایط لازم جهت فرهنگ سازی و آموزش مردم در راستای گسترش فرهنگ حفظ حقوق مؤلف فراهم گردد، بدیهی است که این مهم اثربخشی بسیار بیشتری دارد که منافع آن در سطوح گسترده جامعه مشخص خواهد شد. هر چند توجه به مقوله فرهنگ سازی و ایجاد اعتقادات اخلاقی در مقدمه قانون موصوف اخیرالتویب از نگاه مقنن دور مانده است ولیکن نباید از فرایند فرهنگ سازی و ترویج بعد اجتماعی ناپسندی تقلب علمیبرای حصول نتیجه نا امید ماند و در این راه خطیر فرو نشست و صرفاً در انتظار ضمانت اجراهای قانونی بود.
نویسندگان: سید حسن حسینی مقدم/ احسان نعمتی